همشهری آنلاین؛ حوادث _ رضا نیکنام : کارشناس معاونت پیشگیری از جرم دادگستری تهران درگفت و گو با همشهری این مسئله را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار میدهد. حجتالاسلام صفرشعبانی، با بیان اینکه گرفتن حکم تخلیه برای املاکی که هیچگونه قرارداد کتبی بین موجر و مستاجر وجود نداشته باشد، کمی دشوار است، میگوید:«باید گفت که در باور اشتباه عموم مردم نیازی نیست که "قرارداد" حتما کتبی باشد، بلکه قرارداد شفاهی هم معتبر است؛ اما مزیت قرارداد کتبی این است که در زمان بروز اختلاف بین موجر و مستاجر، بتوان این قرارداد را به آسانی اثبات کرد. اما با این حال هر چند دریافت حکم تخلیه فوری از مراجع مربوطه توسط مالک برای خروج مستاجر از ملکش، نیازمند ارائه قرارداد کتبی است، اما درجاییکه هیچگونه قرارداد کتبی و مبایعه نامه وجود نداشته باشد، باید از راه دیگری اقدام کرد.»
- دانستنیهای قضایی بیشتر را اینجا ببینید
شعبانی در این باره اضافه میکند: «برای تخلیه ملک بدون قرارداد لازم است که ابتدا وجود و تحقق قرارداد اثبات شود که البته این مسئله درجایی که مستاجر خودش ساکن ملک است با دشواری زیادی مواجه نیست اما در هر حال نیاز به اثبات انجام عقد اجاره دارد و با ارائه شواهد و مدارک و در مرحله بعدی درصورتی که دادگاه حکم به تایید وقوع قرارداد طبق مستندات از جمله گواهی شاهدان داد، دادخواست تخلیه ملک تقدیم دادگاه میشود و دراینجا دادگاه با بررسیهای لازم درصورت احراز حکم به تخلیه صادر میکند؛ علت تخلیه دلایل مختلفی دارد مثل اتمام مدت زمان اجاره، فسخ قرارداد و ... »
کارشناس معاونت پیشگیری از جرم دادگستری تهران درپاسخ به این سوالکه آیا درمورد املاکی که قرارداد کتبی ندارند، میتوان برای دریافت حکم "تخلیه فوری" اقدام کرد، میگوید:«درشکایت ملکی که قرارداد آن نوشته نشده، امکان دستور "تخلیه فوری" در شورای حل اختلاف وجود ندارد، اما امکان گرفتن حکم تخلیه وجود دارد زیرا در دستور تخلیه شرایطی باید فراهم باشد از جمله وجود قرارداد عادی که به امضای دو نفر شاهد رسیده و همچنین اتمام مدت اجاره، اما در مواردی که قراردادی تنظیم نشده نمیتوان از "دستور تخلیه" استفاده کرد.»
شعبانی تاکید میکند:«فراموش نکنید"دستور تخلیه ملکی" برای مواردی است که در وقوع اجاره شکی نیست و مطابق قانون منعقد شده و همچنین بررسی قضایی پیچیده ای ندارد که با اتمام مدت قرارداد میتوان از شورای حل اختلاف این دستور تخلیه را اخذ کرد. اما در حکم تخلیه به دلیل پیچیدگی بیشتر و اختلافی بودن آن و برخلاف دستور تخلیه شورا نیاز است که دادگاه به آن رسیدگی کند که زمان بیشتری برای حکم تخلیه و اخذ آن لازم است.»
کارشناس معاونت پیشگیری از جرم دادگستری تهران نکته مهم دیگری را توضیح میدهد: «خلع ید برای موردی است که فرد به صورت غیر قانونی و بدون اجازه در ملک دیگری تصرف کرده باشد. یعنی درجایی که اگر حتی توافق برای اجاره به صورت شفاهی بوده باید ابتدا این اجاره و وقوع آن توسط مالک اثبات شود و سپس از دادگاه تخلیه ملک را درخواست کرد، حال اگر دادگاه وقوع اجاره را احراز نکرد میتوان از طریق "خلع ید" اقدام کرد.»
شعبانی در پایان درباره مفهوم"خلع ید" میگوید:«این یک دعوای حقوقی در مورد اموال غیرمنقول (خانه، زمین، باغ) است و امکان شکایت کیفری در آن وجود ندارد. در مفهوم ساده دعوای خلع ید هنگامی مطرح می شود که شخصی بطورغیرقانونی در مال غیرمنقول دیگری تصرف کند و صاحب مال بخواهد مال خود را از دست متصرف خارج کند. در ماده ۳۰۸ قانون مدنی آمده است: «غصب استیلا بر حق غیر است به نحو عدوان.» هرچند واژه خلع ید در قانون مدنی ذکر نشده، اما این ماده خلع ید را تصرف غاصبانه معرفی میکند که درواقع همان خلع ید است.»
مطالب مربوطه دیگر:
نظر شما